پژمانبلاگ
پنجشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۷
Morocco 8

شهر شفشاون در کمال شلوغی اش، آرامش عجیبی دارد که کمی سحرآمیز است و دست و پایت را به شهر می بندد. قسمتی از شهر که بخش اصلی توریستی شهر است، محدوده ای است که ماشین به آن وارد نمی شود و تمام آدمها پیاده رفت آمد می کنند. تمام کوچه پس کوچه ها پر است از خانه هایی که به صورت مهمانخانه درآمده اند و تشخیص اینکه کدام خانه، معمولی و کدام مهمانسراست کمی دشوار است. اقامتگاه ما هم یکی از همین مهمانسرا ها و البته معروف ترین آن بود.

خانه ای بزرگ ( که در مراکشی به این فرم خانه ها " ریاض " Riad می گویند ) که پس از ورودی وارد حیاط مربع شکلی می شوی که چهار طرف آن راهرو هایی قرار دارد که به قسمتهای مختلف خانه وصل می شوند. معمولاً اضلاع این حیاط مربع با گلدانهای کوچک تزئین شده اند و بالای آن یا کاملاً باز است یا با سقفی شیشه ای پوشیده شده که نورگیر باشد و نور حیاط با نور طبیعی تامین می شود. در راهروها پله های به طبقه بالا می رسد و اتاقهای کوچک و بزرگ خانه در طبقه دوم پخش هستند و راهرویی مربع یا گرد در طبقه بالا هست که رو به حیاط پنجره دارد و راه پله ای دیگر که یا به طبقه ای دیگر و یا پشت بام می رسد.

" کازا حسن " ( خانه حسن ) یکی از همین خانه هاست که یکی از معروف ترین رستورانها و مهمانسراهای شفشاون است ، قسمت هیجان انگیزش این بود که برای رفتن به اتاق، باید از داخل رستوران عبور می کردی. هر اتاق به شکل متفاوتی با دیگر اتاقها دکوربندی شده و همه دارای توالت و حمام مجزا و سنتی هستند. دیوارها سرد و نم گرفته است و همه چیز از میزهای چوبی و لیوانهای سفالی گرفته تا رنگ دیوارها و فرم تخت و پنجره ، برایمان تازگی دارد. آب گرم برای حمام از هفت شب به بعد موجود است و قیمت اتاق، صبحانه و یک وعده غذایی دیگر ( شام یا ناهار ) را شامل می شود که عموماً غذاهای سنتی مراکشی هستند.

در همه رستورانها سه منوی جداگانه به سه زبان فرانسه ، اسپانیولی و انگلیسی موجود است که هر کدام را جلوی مشتری مربوط اش می گذارند، جالب بود که وقتی می خواستم نام غذاها را به عربی ببینم و گفتم منوی عربی بیاورید با تعجب نگاهم کردند و گفتند منوی عربی نداریم!

این قسمت شهر یک میدان بزرگ و سنگفرش شده دارد که تمام زوایای آن از کافه و رستوران پرشده و تمامشان از ساعت هشت صبح تا دوازده شب مشتری دارند، طبق گفته یکی از رستوران دارها در ماه های جولای و آگوست که به خاطر گرمای اروپا، توریستها به این شهر سرازیز می شوند تا ساعت سه صبح تمام رستورانها پر از مشتری هستند. از مشروب و بار در این شهر خبری نیست و فقط هتل ها مشروب سرو می کنند که خیلی هم طرفدار ندارند، چای نعناع و قهوه و غذاهای متنوع محلی و هوای پاکیزه توریستها را راضی می کند. ضمن اینکه در بعضی از پستوخانه های این کافه ها، مخدراتی هم پیدا می شود توریستها ترجیح می دهند به جای مشروب که همیشه دم دستشان است، این یکی را امتحان کنند که کمیاب تر است.


دو عکس ضمیمه مطلب، یکی نمایی کلی از شهر شفشاون است از بالای تپه ای نزدیک شهر و دیگری میدان اصلی شهر است در شب.

ادامه دارد...

برچسب‌ها: ,

1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
ba salam va tashakor az safar namee ke be zibaee neveshtid.man khaili alaghe mand shodam ke safari be marakesh dashte basham mikhastam etelate digee az shoma beporsam,khosh hal misham betonam telephoni ba shoma sohbat konam
mamnon misham age shomaree tamaseton ro be in address mail bezanid.
sabamailbox@gamil.com

ba sepas
Saeed