پژمانبلاگ
سه‌شنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۷
چیزی شبیه سفرنامه: مالزی 2

*Pulau Pinang یا Penang جزیره ای کوچک در شمال غربی مالزی و نزدیک به تایلند است که با پلی سیزده و نیم کیلومتری به خشکی متصل شده است. مرکز این جزیره و مهم ترین شهر آن Georgetown است که توسط یونسکو به عنوان یکی از شهرهای منحصر به فرد خاور دور از نظر شهرسازی و معماری به ثبت رسیده است که شبیه آن در منطقه موجود نیست.

در قسمتی از شهر ساختمانهای قدیمی به جا مانده از زمانی که شهر، مستعمره انگلستان بوده به جا مانده که بیشتر آنها در حال بازسازی هستند. بخشی دیگر ترکیبی از معماری سنتی چینی و هندی و مالایی با پارمترهای بودایی و هندو است.

پیننگ تنها ایالت از ایالات فدرال مالزی است که جمعیت چینی آن، اکثریت را تشکیل می دهد به همین دلیل فضای فرهنگی متفاوتی نسبت به کوالالامپور و جنوب مالزی دارد که همین هم بسیار آنرا جذاب می کند. این را هم اضافه کنم که سه نژاد مالایی، هندی و چینی، در سراسر مالزی، کنار هم با دین و فرهنگ مختلف زندگی می کنند و از آنجایی که بیشتر ازدواجهایشان داخل همان نژاد صورت گرفته، قیافه های هر نژاد ثابت مانده ولی به دلیل اینکه بیش از سه نسل در مالزی ساکن هستند، هر نژاد، خود را مالایی می داند و بسیاری از آنها کشور پدربزرگانشان را ندیده اند با این حال چینی و هندی و مالایی به راحتی قابل تفکیک هستند چون از قیافه تا عادات غذایی و لباس پوشیدنشان مربوط به نژاد خودشان است.


در خیابانهای تنگ و شلوغ Georgetown که راه می روی، چیزی که بیش از همه نظرت را جلب می کند، جمعیت چینی آن است و بعد از آن یک آرامش عجیب که همیشه در شهر برقرار است.

بیشتر مغازه ها دیر باز می کنند و بعد از ظهر زود می بندند، در خیابانهای پر رفت و آمد بیش از هر چیز دیگری کافه وجود دارد و در تمام ساعات روز کافه ها مشتری دارند. آبجو با تنوع فراوان و قیمت ارزان در هر بقالی فروخته و سرو می شود و توریستها و مغازه دارها هر لحظه اراده کنند، می توانند جایی بنشینند، لبی تر کنند و غذایی با کیفیت بالا و پخت خانگی بخورند. گویا تمام خانه های کنار خیابان اصلی، آشپزخانه شان را عمومی کرده اند ولی با این حال، در عین رفت و آمد توریست ها و گرمای کافه ها، همه چیز آرام است. از آن نوع آرامش هایی که ظهر روزهای تعطیل دارد.


پیننگ را شهر غذا می نامند و این به خاطر تنوع بسیار زیاد خوراکی و رستوران در این جزیره است. بسیاری از توریست ها فقط به خاطر تنوع غذایی به این جزیره می آیند و اغراق نیست اگر بگویم می شود یکماه در این جزیره ماند و حتی یک غذای تکراری نخورد (به شرطی که همه چیز بخورید، به خصوص غذاهای دریایی). از غذاهای عجیب و غریب که مثلاً شنیده ام در تایلند وجود دارد، در پیننگ خبری نبود. سوسک و مار و عقرب و قورباغه در اینجا سرو نمی شود. عمده غذاها، مالایی، هندی و چینی اند با کیفیت بالا و قیمت ارزان.


کنار اغلب رستورانها و مغازه ها، مجسمه کوچکی از بودا قرار دارد و شمعی و عودی کنار آن روشن است. یک کارگاه جوشکاری را مجسم کنید که میان آن همه فلز و دود و سیاهی، یک کلبه کوچک چوبی قرمز رنگ به دیوار آویزان است و تمثالی از بودا در آن قرار دارد و چند شمع و عود در کنار آن می سوزند و آن گوشه از کارگاه را برای صاحبش مقدس می کند.


از طرف دیگر تصور کنید، که دم دمای ظهر، کنار خیابان در کافه ای نشسته اید و کنارتان چند توریست مشغول خوردن آبجو هستند و چند مرد چینی که شیشه های خالی آبجو روی میزشان جا نمی شود، مشغول قماربازی اند، در همین حال صدای اذان از مسجد محل بلند می شود و جالب اینجاست که هیچ تضادی بین این دو فضا احساس نمی کنی... مثل اینکه این اذان همیشه متعلق به همین فضا بوده. مثل اینکه همه این مجموعه با هم شکل گرفته است و اصلاً مکانی برای نگاهی اعتراض آمیز یا طعنه ای باقی نمانده است.

چنین همزیستی مسالمت آمیز ادیان را پیش از این در هند دیده بودم ولی کنتراست آن در پیننگ بسیار زیاد تر است و قرار گرفتن در این فضا، برایم بسیار تجربه ارزشمندی بود.



*Pulau در زبان مردمان منطقه، به معنی جزیره است.

برچسب‌ها: , , , ,

2 Comments:
Anonymous ناشناس said...
سلام
یک کامنت خیلی بی ربط به موضوع !
شما در پستهای خیلی قبلی از یک کارشناس انگلیسی املاک پیش بینی افت قیمتها را در این تاریخ هایی که هستیم نقل کرده بودید ! پیش بینی درست در امد ! البته کمی شانسی بوده و ان کارشناس خبر از بحران جهانی نداشته ولی بالاخر حرف شما درست درامد !

Anonymous ناشناس said...
به عنوان یک توریست توصیف دقیق و جالبی از مالزی کرده بودید...