پژمانبلاگ
پنجشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۶
Berlin 4
معماری برلین، که فکر می کنم متاثر از معماری اروپای شرقی باشد، بسیار دلرباست. خانه های چهار تا پنج طبقه با شیروانی های شیب دار آجری رنگ و پنجره های هم اندازه شیشه ای با قاب سفید چوبی عمودی مستطیل شکل که معمولاً دو لت دارند و از وسط به بالکن کوچکی باز می شوند، نمای بیرونی بیشتر خانه های برلین است. خیلی از این خانه ها چهره ای پیر و کهنه دارند و بسیاری هم باز سازی شده اند ولی با همان معماری کهنه کنار همسایگان پیرشان جا خوش کرده اند. تمام پنجره ها را که نگاه می کنی صدای قرچ قرچ لولایشان را می شنوی هر چند که بسته باشند.
رنگ بیرونی ساختمانها بسیار متنوع است ولی عموماً از رنگهای گرم استفاده شده و زرد و آجری بین آنها بیشتر به چشم می خورد. کلاً معماری ساده و آرامی دارد و من به عنوان یک بیننده وقتی در کوچه پس کوچه های برلین راه می روم، این حس ها را از در و دیوار و خیابان می گیرم: پیری ، خستگی ، آرامش.






البته شهر قسمتهای مدرن هم دارد که بعد از برداشتن دیوار بوجود آمده اند ولی قسمتهای مدرن بسیار همگون با معماری سنتی آن است و خیلی نرم به همدیگر پیوند خورده اند.

من شخصاً تفاوتی بین نمای بیرونی ساختمانهای برلین شرقی و غربی سابق احساس نکردم، شاید به این خاطر که قدمت بیشتر ساختمانهای برلین به پیش از بوجود آمدن دیوار برمی گردد ولی احتمالاً تفاوتهایی بین عادات مردم دو سوی دیوار هنوز هم یافت می شود که پنج روزه نمی توان آنها را دید. گورباچف در خاطراتش که چند سال قبل منتشر شد، گفته بود طبق توافقی که شده بود قرار بود دیوار در قرن بیست و یکم برداشته شود چون به نظر دو طرف ، مردم آمادگی ناگهانی برداشتن دیوار را نداشتند ولی خود مردم طور دیگری می خواستند.



در عکس سمت چپ بالا قسمتهایی از دیوار را می توانید ببینید که درست در همان جای سابقشان قرار دارند و کنار عکسهای قدیمی نمایشگاهی کوچک بوجود آورده اند و پشت آنها که قبل از برداشتن دیوار خرابه ای بیش نبوده الان به مرکز مدرن شهر تبدیل شده.

برچسب‌ها:

3 Comments:
Anonymous ناشناس said...
پژمان ، نمی دونم شاید متوجه تفاوت فاحش ساختمونهای برلین شرقی و غربی نشدی ، ولی جهت اطلاعت ، یکی از مهمترین دلایل تفاوت فرهنگی برلین شرقی و غربی ، نوع معماریشون بوده ، معماری کمونیستی با اون آپارتمانهای بلند خیلی ساده با واحدهای بسیار شبیه بهم ،که هنوز آثارشون هست ، کاملا فضای متفاوتی با بناهای شیک و قدیمی و حتی خیابونهای برلین غربی ایجاد کرده ، هرچند ساخت و سازهای جدید سمت شرق اتفاق افتاده ولی روحش ، کمونیستی مونده ،........به هرحال سفرنامه جالبی بود منتظرم از فرانسه هم بنویسی

Anonymous ناشناس said...
Pejman kheili khoobeh ke taerifat ro ba aks kameltar mikoni, injoori adam bishtar dastgiresh misheh.

Anonymous ناشناس said...
آرزو جان مرسی از کامنتت
من قبلاً هم شنیده بودم که بین دو برلین تفاوت هست ولی خودم آثاری رو دیدم که این قضیه رو نقض می کرد. احتمالاً اگر بیشتر در برلین می ماندم شاید می توانستم روح کمونیستی را در شهر پیدا کنم. یا خوب ندیدم یا وقتم کم بوده یا هر دو
به هر حال ممنون از کامنت کامل کننده ات