پژمانبلاگ
یکشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۵
عمان 5
واحد پول عمان، ریال است و هر یک ریال برابر با9.5 درهم و حدود 2.6 دلار و حدود 2400 تومان است. هر ریال تشکیل شده از هزار بیسه ( با کسر ب ) و تمام قیمتها با دقت سه رقم اعشار نوشته می شود مثلاً یک منوی فست فود 1.800 ریال است و یک نوشابه 0.100 ریال. روز اول خیلی پولها را قاطی می کردیم، دو روز طول کشید تا از نظر ذهنی جا افتاد. جالب اینکه اسکناس نیم ریالی دارند، یعنی به جای اینکه روی اسکناس بنویسد 500 بیسه، نوشته 2/1 ریال با حروف هم نوشته نصف ریال! کوچکترین اسکناسی که دیدم 100 بیسه ای و بزرگترین اسکناسی که دیدم 20 ریالی بود که این چیزی بود که به دست من رسید احتمالاً 50 و 100 ریالی هم موجود است.
در عمان به همه چیز مالیات تعلق می گیرد که مقدار مالیات ها متفاوت است، چیزی که ما دیدیم، روی قیمت هتل ها 17 درصد مالیات اضافه می شود و روی رستورانها اگر داخل رستوران غذا بخوری 9درصد و اگر غذا را بیرون ببری 5 درصد، به همین خاطر باید دقت کنی قیمتی که در منو های رستوران و پذیرش هتل ها می بینی، شامل مالیات باشد وگرنه گرانتر از چیزی می شود که فکر می کنی. ما به دلیل اینکه در امارات مالیات نمی دهیم اصلاً به اینجور حساب کتاب ها عادت نداریم.
قبل از سفر شنیده بودم عمانی ها، مردم خوبی هستند که واقعاً هم بودند. تفاوتی که عمانی ها با بقیه عربهایی که دیده ام دارند، این است که در چشمان عمانی ها غرور نیست، همین. دقیقاً همین خصوصیت بارز است که آنها را از بقیه عربها متمایز می کند و مهربان تر به نظر می رسند. از نظر ظاهری هم مردانشان لباس عربی می پوشند ولی سر بند عربی سر نمی کنند، بیشترشان کلاه عمانی که کلاهی استوانه ای کوتاه با نقش و نگار است سرشان می گذارند یا شال کوچکی را مانند عمامه به سرشان می بندند و چیزی از آن آویزان نمی ماند، تقریباً تمام زنان عمانی که دیدم محجبه بودند و خارجی ها هستند که به طور مشخص بی حجاب اند. لباس زنان هم چیزی بود بین مانتو روسری بلند ایرانی و مانتو های عربی و البته همه مشکی.
در هر دو شهر مسقط و صلاله مثل همه جا، پر بود از هندی ها، اینقدر جمعیت هند زیاد است که هر جا مهاجرت می کنند باز تمام نمی شوند!! در عمان هم اکثر بقالی ها و کافه ها دست هندی هاست و جالب اینکه یا هندی بلدند یا عربی، هندی های عمان هم به زور انگلیسی حرف می زنند، من چند جا کارم را با همین چند کلمه هندی که در دوبی یاد گرفته ام راه انداختم.
توریستهایی که در صلاله دیدیم فقط اروپایی بودند ولی در مسقط عرب هم زیاد بود. با اینکه فکر نمی کردم در صلاله ایرانی ببینم ولی به یک خانواده ایرانی جنوبی بر خوردیم که آنها هم برای تفریح آمده بودند. در مسقط هم یک خانواده ایرانی دیدیم که از دوبی آمده بودند، البته با هیچ کدام صحبت نکردیم، اینها را از هوش سرشارمان و البته فضولی ذاتی مان فهمیدیم!!

برچسب‌ها:

1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
همیشه به گشت و گذار . خوش باشین .