پژمانبلاگ
سه‌شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۸
غرور فروتنی


یکی از انواع خودنمایی – و شاید یکی از پنهان ترین آنها – آن است که با فروتنی ات خودنمایی کنی.


آنجا که کسانی فروتنت خواندند و گوشه ای از دلت غنج رفت، آغاز غرق شدن است.

آنجا که برای نخستین بار،در خلوت و در گوشه آرام تنهایی، صدایی در پس ِ پس ِ ذهنت، تو را فروتن خواند و تو به آن افتخار کردی، در حال پایین رفتنی.

آنجا که آن صدا را بیرون آوردی و برای دیگران بلند بلند فریاد زدی که: "من فروتنم، البته!!" و دیگران برایت دست زدند، انتهای باتلاق است.


این باتلاقی است که آنقدر آرام آرام، آدمی را داخل می کشد که معمولاً احساس نمی شود، فقط یک آن به خودت می آیی که انتهای آنی.


فروتنی از آن "من" هایی است که شکستنش سخت است، چون خودش ادعای "من شکستن" دارد.


به همین خاطر، وقتی شروع به شکستن تک تک بتهای درون می کنیم، فروتنی از آخرین چیزهایی است که می شکند و چقدر سخت.
1 Comments:
Blogger Mona said...
خوب بود . دوست داشتم .