پژمانبلاگ
دوشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۶
مسئولین دوبی ایده خیلی جالبی برای انجام امور رسمی شرکتهای تجاری پیاده کرده اند که من دیروز فهمیدم چقدر کارآمد است. گفتم جهت خسته نباشید هم که شده اینجا راجع به آن بنویسم هر چند که احتمالاً خیلی ها که در دوبی زندگی و کار می کنند گذرشان به این محل افتاده.

قبلاً نوشته بودم که در دوبی کارهایی که باید در ادارات دولتی انجام دهی در کمال آرامش و نظم و بدون کوچکترین استرس و برخورد غیر حرفه ای، اجرا می شود و من به شخصه همیشه از اینکه سر و کارم به یک اداره دولتی افتاده خوشحال بودم.
ایده ای که گویا چند ماهی هست اجرا می شود و کارها را بیشتر از پیش آسان کرده این است که دولت ساختمانی را که شبیه یک مرکز خرید است در اختیار گرفته و در آن ساختمان، از چند اداراه مهم دولتی که برای کارهای یک شرکت نیاز است، یک شعبه بزرگ با ظرفیت پذیرش بالا افتتاح کرده، به این ترتیب برای مثال اگر یک نفر قصد ثبت یک شرکت را در دوبی داشته باشد و مدارکش هم کامل باشد، تمام کارهای اداری اش را از یک صبح تا ظهر در همان ساختمان انجام می دهد و مثل قبل اینطور نیست که مجبور باشد برای هر کار به ساختمان آن در نقاط مختلف شهر برود.
شهرداری ، دادگاه، محضر، اداره ثبت اقتصادی، شرکت تلفن، شرکت آب و برق، مترجم، تایپیست، بانک و حتی شرکتهای پیمانکاری ، در آنجا شعبات بسیار بزرگی دارند، و جالب تر اینکه بخشهایی که متقاضی زیادی دارد مثل محضر برای ثبت رسمی قراردادها یا شرکت برق و تلفن، از ساعت هفت و نیم صبح تا هشت شب – با سه ساعت تعطیلی ظهر – کار می کنند، به همین خاطر هر ساعت از روز که بروی بیشتر از یک ساعت معطل نخواهی شد. و برای آن یکساعت معطلی هم ، کافه رستورانی در ساختمان هست که می توانی تا نوبت کارت می رسد وقتت را آنجا بگذرانی. در بعضی از این بخشها هم کارمندانی هستند که آزاد می چرخند و وقتی می بینند کسی سرگردان و پرسشگر این طرف و آن طرف می رود، سراغش می روند و با لباس عربی و لبخند می پرسند: " می تونم کمکتون کنم؟"
به تمام اینها، طراحی فضای داخلی باز و آرام ، بدون دود سیگار و بدون صدای بلند را اضافه کنید تا بتوانید تصور کنید کار انجام دادن در چنین فضایی چه برای ارباب رجوع و چه برای کارمند چه تجربه آرامش بخشی می تواند باشد. اینکه چقدر وقت و انرژی و سرمایه ذخیره می شود و اینکه چقدر این آرامش در بازده کاری مردم و به طبع پیشرفت کشور تاثیر مثبت دارد را خودتان محاسبه کنید.

فرقی نمی کند که این طرح ها و ایده ها، مال خود این عربهاست یا وارد شده از دنیای دیگری است، مهم این است که روز به روز می بینیم که دارند مسیر حرکت جهانی را پیدا می کنند و جلو می روند و کاری هم به این ندارند که من نوعی، ملخ خور بودن و شتر سوار بودن پدرانشان را به رخشان بکشم و دشداشه و دمپایی شان را مسخره کنم. چند سال بعد و حتی همین سالها، اینها عکسهای سی سال پیش کشورشان را با افتخار به دنیا نشان می دهند تا بگویند با چه سرعتی حرکت کرده اند و ما در مکتب تعامل با دنیا مشق زبان می کنیم و همه افتخاراتمان را به گذشته حواله می دهیم و مغرور به اینیم که اولین منشور حقوق بشر در سرزمین ما نوشته شده.

برچسب‌ها:

5 Comments:
Anonymous ناشناس said...
من هربار ميرم اداره اعصابم خورد ميشود چندروز قبل يارو پرونده من را تقريبا توي صورتم پرت كرد و گفت اين چيه؟ من هم هاج و واج بعد يارو يه ساندويچ در اورد شروع كرد به خوردن! بعد از خوردن پرونده من را انگار كه هيچ اتفاقي نيافتاده گرفت و امضا كرد!

Blogger میشلان said...
man tanha Tavar Center dar Gueses ro be in soorat didam... to jaye digehie ro ham ba in vighegi too Dubai shenasaie kardi? age markaze digehie ham soragh dari lotfan moarefi kon... merci
susan

Anonymous ناشناس said...
جانا سخن از دل ما میگویی

Anonymous ناشناس said...
سوسن عزیز
من هم راجع به همان طوار سنتر نوشته ام هنوز جای دیگری با این مشخصات نیست

Anonymous ناشناس said...
هر دفعه میام اینجا،کلی چیز میز دستگیرم میشه! / مرسی آقا پژمان گل! / واقعا سی سال بعد دبی در کجا قرار دارد و تهران کجا؟!!!!!