پژمانبلاگ
سه‌شنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۶
جایی که در دوبی نمی بینید





درست پشت برج ها و آسمان خراش های سر به فلک کشیده اتوبان شیخ زاید دوبی و در فاصله ای پنج دقیقه ای، محله ای وجود دارد که کمتر کسی گذرش به آنجا می افتد. خیابانها به طور ماهرانه ای از ورود به این محله منحرفت می کنند. اگر بر حسب اتفاق وارد خیابانی شوی که به این محله منتهی می شود، تعجب و ناباوری اولین احساسی است که پیدا می کنی. نام این محله سطوه است(بر وزن طعنه )، محله ای قدیمی و بسیار فقیر نشین که امروز از چهار طرف بین شهر جدید دوبی گیر افتاده و از نگاه توریستها و حتی بسیاری از کسانی که در دبی زندگی می کنند هم پنهان است. محله ای که مسئولین شهر دبی نه می توانند انکارش کنند و نه می توانند نادیده اش بگیرند.
خانه هایی که با ورقه های آهن زنگ زده در این محله برپا هستند و گوسفندان و بزهایی که در کوچه های خاکی و اکثراً بن بست، کنار خانه ها می پلکند هیچ نشانی از دوبی و زیبائی هایش ندارند. اگر کسی را از فرودگاه مستقیماً به این محله بیاوری خود را در فضایی قدیمی و فقیرانه می بیند که هیچ سنخیتی با شنیده هایش از دوبی ندارد.



اینجا سطوه است ، محله ای که به علت قرار نداشتن کنار آب ، در قدیم هم محله ای فقیر نشین و کم رونق بوده و جالب اینجاست که با اینکه بسیاری از خانه ها امروز با رنگهای شاد رنگ شده اند تا رنگ و روی قدیمی شان را بزدایند، هنوز خانه هایی با کمترین امکانات اولیه در محله موجود است که معلوم است نه سندی دارد و نه صاحب مشخصی، تکه زمینی بوده که یک نفر صاحب شده و سالیان سال است برای خودش چاردیواری ساخته و زندگی می کند و البته این دلیل نمی شود که آنتن ماهواره نداشته باشد. احتمالاً خیلی هایشان الان دستشان به دهنشان می رسد ولی از محله شان دل نمی کنند.

یک سال و نیم پیش این محله را کشف کرده بودم و از همان موقع فکر عکاسی از آن قلقلکم می داد تا اینکه هفته پیش این فرصت دست داد و دوربین به دست سه ساعتی در کوچه هایش چرخیدم. نگاه ها بسیار سنگین و غریب کُش بود. مثل دهی است که یک غریبه وارد آن شده باشد. عربهای مهاجر فقیر قدیمی و بعضی کارگران، ساکنان اینجا هستند. اینطور که پیداست امپراطوری خودش را دارد و دولت فقط سعی در کنترل این بخش دارد. خیابانهای اصلی هم طوری طراحی شده اند که از داخل این محله عبور نکنند ولی با کمی کنجکاوی و چند بار پیچیدن در فرعی ها به محله می رسی، به علت اینکه محله تقریباً ایزوله شده، بیشتر کوچه هایش بن بست است و با ماشین در آنها گیر می افتی ، به نظر می رسد شبها از نظر امنیتی هم کمی خطرناک باشد ولی در روز چیز خاصی توجهم را جلب نکرد. آن عکسهایی که در ذهنم بود نتوانستم بگیرم، احتمالاً چند نوبت دیگر هم در فصول مختلف آنجا خواهم رفت، اینبار را گذاشتم به حساب دست گرمی.

گویا چنین بخش هایی در تمام شهرهای معتبر دنیا، جزو لاینفک آن محسوب می شود و به نوعی در شناسنامه شهر هم ثبت شده. اگر تا به حال فکر می کردید دوبی از این قاعده مستثنی است ، دیگر اینطور فکر نکنید.

تمام چیزهایی که در این عکس ها می بینید خانه هستند و در آنها زندگی جریان دارد.










پی نوشت در تاریخ 25 آپریل 2009

با توجه به اینکه متوجه شدم دوستانی جدیداً تحت تاثیر فضای ضد اماراتی که در ایران به وجود آمده، اقدام به قرار دادن این پست در بالاترین کرده اند، آنهم در گروهی که فضای آن کاملاً ضد امارات است. توضیح زیر را لازم می دانم.
من موقعی که مطلب را پست کردم که فقط سوی دیگر سکه دوبی دیده می شد و این بخش از دوبی را به عنوان گوشزدی برای آنها که فقط یک طرف ماجرا را می بینند در وبلاگ پست کردم و امروز که فضا وارونه شده و هموطنان محترم سعی در نشان دادن کاستی های دوبی دارند، این مطلب هم دوباره مورد توجه قرار گرفته.
در حالی که لازم به توضیح است که حدود 6 ماه پس از تاریخ این پست، شهرداری دوبی اقدام به تخریب کامل این محل کرده و به تمام صاحبان این خانه ها، خانه های دیگری در نقاط دیگر شهر واگذار شده. این منطقه در حال حاضر در حال تخریب است و قرار است به پارکی بزرگ و چند منظوره تبدیل شود.


برچسب‌ها: ,

9 Comments:
Anonymous ناشناس said...
عجب!

Anonymous ناشناس said...
ettefaghan Dubai vagheyi hamine, age shoma Dubai ro ghablan dide boodin, in chizi k alan behesh migan Dubai, poole bi-orzegi e hakeman e ahmagh e arab parast e mast.

Anonymous ناشناس said...
afarin ! manam daghighan hamin tasmimo dashtam az injaha ha ax begiram hame fek nakonan sheikh zayed road khabarie ! sahnehayio to hamin maye haa poshte sakhtemon haye jeloyi city center am has taze:D barikalla

Anonymous ناشناس said...
ممنون که این موضوع رو با ما شریک شدی. دونستنش خیلی خوب بود. آیا دبی بازهم از اینگونه محلات دارد یا فقط همینه؟

Anonymous ناشناس said...
شنیده بودم راجع به این محله ها اما هیچوقت به چشم ندیده بودم.کنجکاوی ای هم برای دونستنش نداشتم چون واقعا به این قضیه ایمان دارم که همیشه خوب و بد-زشت و زیبا-تاریک و روشن در کنار هم هستن.
یه همچین قضیه ای رو توی مشهد هم همسرم به من نشون داد که یه خیابونی بود که یک قسمتش مردم متمول زندگی میکردن و درست چند کوچه پایین ترش رو بهش میگفتن قلعه یا چیزی شبیه به این.

Anonymous ناشناس said...
ye sari ham be mantagheye albarahe bezan, chand ghadam oonvar tar az mahale zendegie local ha dar villa, ba inke sakhtemoonaye ta hododi emroozi dare vali ba chand min ghadam zadan toosh chizayee mibini va adam hayee mibini ke shak mikoni inja ham jozi az dubai bashe

Anonymous ناشناس said...
خیلی جالب بود من فکر نمی کردم تو دوبی هم زمین و خونه قولناهه ای باشد!
در ضمن من فکر می کردم کسی پاس امارات داشته باشد می تواند باخارجی ها شریک شود و در امد خوبی داشته باشد
در ضمن شما نوشته بودید بعضی هاشان پولدار شدند و دستشان به دهنشان می رسند ولی دل نمی کنند یعنی چه؟

Anonymous ناشناس said...
Bale inja satve hast amma in khoone ha kamelan sanad darand va motealegh be afrad hastand va saheban in khoone ha afradi besiyar servatmand hastan be tori ke rooye in khoone ha gheymat nemishe gozasht az nazare makani..shoma ke ax gerefti az parking in khoone ha ham migerefti..saheban in khoone ha mashin haye akharin model az koja avordan ??? mage hamin burj dubai ghablan estable shotor nabood hala shode boland tarin borj donya.. 

به آخرین ناشناس
بله حق با شماست. بعضی از صاحبان این خانه ها پولدار هستند البته نه به متمولی کسانی که در جمیرا یا الوصل ساکن هستند.
در ضمن توضیح اینکه من وقتی این پست را در وبلاگ گذاشتم که مردم فقط کورکورانه از زیبایی های دوبی می گفتند و می نوشتند و در آن زمان خواستم بعضی از تضادها را نشان دهم.
ولی حالا که جوی کاملاً ضد اماراتی در ایران به وجود آمده مردم از این پست خوششان می آید و آنرا در بالاترین گذاشته اند.
این کامنت شما باعث شد پی نوشتی بر این پست بنویسم.
ممنون