پژمانبلاگ
شنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۵
جایتان خالی پریشب وسط بزرگترین مرکز خرید خاور میانه " امارات مال " مضحکه خاص و عام شدم و کلی هم حال کردم.
آقای تردست و تا حدودی دلقک که اول فکر کردم انگلیسی است ولی از افریقای جنوبی بود، درست در نقطه مرکزی مرکز خرید، شروع به اجرای برنامه کرد و بعد از اینکه سر به سر یک دختر بچه گذاشت، مثل اینکه چشمش من رو گرفت و ما رو برداشت برد وسط معرکه! مردم هم دور تا دور در دو طبقه سرگرم تماشای ما شدند و حدود یک ربع، کلی دلقک بازی در آوردیم و مردم شاد شدند!

همیشه مقوله اجرا برایم جالب بوده و به هر نحوی از آن استقبال کرده ام، روبرو شدن با مردم و در همان زمان با قسمتهایی از خودت بسیار تجربه بزرگ و منحصر به فردی است، با اینکه چند بار این تجربه را داشته ام ولی هر بار مثل بار اول، نگاه به درون و تمرکز خاص خودش را می طلبد.اینکه وقتی در معرض دید چندین چشم قرار می گیری باید بیشتر از همیشه خودت را مستقل ببینی، اینکه از همه قضاوتهایی که درباره ات می شود خودت را رها کنی، کاری است که همیشه در هر اجرایی که تا به حال داشته ام تجربه لذت بخشی بوده، این بار هم بعد از مدتها با این قسمتم روبرو شدم و خیلی فرقی نمی کرد که مسخره بازی ای باشد وسط یک مرکز خرید، فقط همان رها و متمرکز نگاه کردن به خودت است که اهمیت دارد و در تمام اجراها ، برای خودت یک رنگ دارد.
1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
مهم رها شدنه..... این که از کی و چی شاید خیلی مهم نباشه... شاید فقط وقتی مهم باشه که از خود رها شی....