پژمانبلاگ
دوشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۸۵
در راستای اجرای پروژه فیلم بینی تنهایی، دو فیلم دیگر رویت شد، سرزمین زیبا* و غریزه اصلی 2 **.

راستش اولین چیزی که نظرم را جلب کرد که فیلم سرزمین زیبا را ببینم ، آهنگسازش بود. زبیگنیف پرایزنر آهنگساز سه گانه آبی ، سفید ، قرمز کیشلوفسکی است که روزهای بسیاری را با ملودی هایش گذراندم. این فیلم را فقط به خاطر شنیدن موسیقی او گرفتم وگرنه شاید هیچوقت نمی دیدمش. داستان فیلم داستان پسری ویتنامی است که حاصل ازدواج چند روزه یک سرباز آمریکایی با زنی ویتنامی در ایام جنگ ویتنام است که حالا بعد از چند سال برای یافتن پدرش به آمریکا سفر می کند. این موضوع می توانست خیلی عمیق تر و هیجان انگیزتر ساخته شود ولی ریتم فیلم کند و کشدار شده ، صحنه های اضافی هم زیاد دارد، همه چیز تا آخر فیلم در حد متوسط باقی می ماند و دریغ از یک صحنه که تکانت بدهد.

غریزه اصلی 2 هم مثل یکش و حتی بیشتر مزخرف بود، جالب اینجاست که می دانستم اینقدر مزخرف است و برایش وقت گذاشتم، اگر یک روز در زندگی به عقب برگردم باز هم این اشتباه را مرتکب خواهم شد. من کمی مرض آشغال نگاه کردن دارم. مثلاً بعضی وقتها می شینم یک ساعت به این مزخرفات کانالهای لس آنجلسی گوش می دهم، از همین ها که یک دختر پسر میشینن با هم لاس می زنند و از یک ساعت حرفشان ده کلمه حسابی نمی تونی در بیاری یا این مشاوره های روانشناسی که از ایران بهشون زنگ می زنند و میگن با دوست پسرمون دعوامون شده و در بعضی مواقع خود روانشناس احتیاج به مشاوره داره.. چه کنم ؟ مرضه دیگه !!.

راستی گفتم تلویزیون لس آنجلسی ، نمی دانم خبر دارید که تلویزیون تپش سر این جریان مصطفی طباطبایی نژاد چه داعیه رهبری به دست گرفته و چون اولین تلویزیون ایرانی لس آنجلسی بوده که این خبر رو پخش کرده - که فقط برای نشان دادن فیلم شش دقیقه ای و اعلام شماره تلفنها جهت اعتراض، نیم ساعت چهار نفر آدم حرف زدند و حرف های همدیگر را تکرار کردند – کلی در بوق و کرنا کرد که بسیار خوشحالیم که این خبر توسط ما به ایرانیان عزیز رسید و رسانه های داخل ایران هم به ما استناد کرده اند و اینجاست که نقش رسانه مردمی معلوم می شود و از این حرف ها... البته منکر این نیستیم که آنها هم در اطلاع رسانی این ماجرا تاثیر گذار بوده اند، بالاخره بیننده های خودشان را دارند، ولی اینکه هیچ نامی از وبلاگ و وب سایت به عنوان یک رسانه نبریم، بی انصافی است، مثل این است که فقط همین چهار تا کانال تلویزیونی منبع خبر مردم از اخبار لس آنجلس هستند و هیچ وبلاگ انگلیسی و فارسی، به عنوان رسانه نقشی در این روزگار ندارند.

راستی دوبی ای هایی که وقت و حوصله کارهای پروژه ای مجانی ولی هیجان انگیز دارند، به اینجا سر بزنند. سومین فستیوال فیلم دوبی که از 10 تا 17 دسامبر برگزار می شه، نیروهای داوطلب قبول می کنه تا در برگزاری مراسم کمک کنند. با پر کردن این فرم می تونید داوطلب بشین. در هر سطحی از زبان هم هستید مهم نیست ، پرسشنامه برای تمام توانایی ها گزینه دارد.
*The Beutiful Country
**Basic Instinct 2
2 Comments:
Anonymous ناشناس said...
salam pezhman jan . too chand ta poste ghablit neveshte boodi dar morede ajib tarin esme irani. man albate gorgali ro shenideh boodam. bikar boodi ye negahi be liste asamie irani to site behesht zahra bendaz. baziash ba arzeh poozesh az mordehaye aziz vaghean maskhare hastan. inam linkeshe: http://www.beheshtezahra.ir/main.asp?lan=fa&p=namebank&par=&lvlmenu=1

Anonymous ناشناس said...
من جریان این دانشجو رو دو روز پیش صبح تو بی بی سی دیدم و صحنه صبح من رو هم خراب کرد.
....این تلوزیونها یه خبر ناگوار تههییج کننده می شنوند سریع میکنند تو بوغ و کرنا.بعضی ها شون هم کاسه گدایی دستشونه و هی میگن"مردم کمک کنین" بعضی از این کانالها فکر کنم فقط یه اتاق استودیو دارند با یه دوربین. لابد همونجا هم محل زندگیشونه.یهو میبینی از جلو دوربین یکی چایی به دست با پیژامه رد شد!!!!1.