پژمانبلاگ
یکشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۸۵
ماه رمضان در دوبی ماه تنبلی مطلقه ، همه دیر و خواب آلود میان سر کار، زود هم میرن خونه هاشون، در حقیقت ساعت کاری مفید در ماه رمضون، بعد از افطار تا یازده شبه و همینش کلی هیجان انگیزه، اکثر مسلمانهای سنی هم کلاه سفیدی تمام مدت ماه که روزه هستند سرشون هست که در ماه های دیگه فقط موقع نماز جماعت سرشون می کنند، رستورانهای هتلها باز هستند ولی باید دورشون رو بپوشانند تا فقط کسانی که در رستوران هستند غذاها را ببینند، بارها و دیسکو ها هم بعد از افطار باز می کنند و برنامه هاشون رو دارند البته کنسرت های مهم در این ماه برگزار نمیشه، عید فطر هم که یکی از دو عید مهم کشور و تعطیلات پنج روزه است که ما برنامه مسافرت به عمان رو گذاشتیم برای اون موقع.
دو فیلم دیدم یکی " کاپوتی "* و دیگری " چیزهای کثیف زیبا "** بودند که هر دو معمولی بودند ولی کاپوتی بهتر بود و فقط به خاطر بازی فیلیپ سیمور هافمن به دیدنش می ارزه. فیلم داستان واقعی یک نویسنده است بنام ترومن کاپوتی که به خاطر نوشتن داستان یک قتل واقعی ، با قاتل ملاقات می کنه و به خاطر تمایلات همجنس گرایانه ای که داشته از نظر روحی به قاتل وابسته میشه.
چیزهای کثیف زیبا، می تونست یک فیلم کوتاه خوب باشه ولی برای یک ساعت و نیم خیلی پیچیدگی ها فیلم نامه اش کمه، فیلم ماجرای مهاجران غیر قانونی در انگلستانه که به خاطر داشتن پاسپورت جعلی، کلیه شون رو می فروشند، جالبه که تمام شخصیت هایی که در فیلم معرفی میشوند مهاجرند غیر از مامورین اداره مهاجرت که خیلی هم منفی به تصویر کشیده شده اند، نه بازی خاصی در فیلم بود و نه فیلم نامه گیرایی داشت فقط شروع فیلم خوب بود، از دقیقه دهم خراب شد.در فکر خرید یک دوربین خوب هستم که باید از نظر مالی براش برنامه ریزی کنم، بعد از مدتها کرم عکاسی ام ، داره وول وول می خوره، دلم برنامه منظم عکاسی اجتماعی می خواد، امیدوارم تا زمستون که اینجا هوا عالیه بتونم اجراش کنم.
*Capote
** Dirty Pretty Things