پژمانبلاگ
شنبه، خرداد ۰۶، ۱۳۸۵
کمی در باره گی شا یا گِیشا

فیلم "خاطرات یک گِیشا " را دیدم. کتابش را قبلاً نخوانده بودم و هیچ چیز راجع به گِیشا نمی دانستم، بعد از فیلم کنجکاو شدم و آمدم پای اینترنت و دنبال این کلمه گشتم تا توضیحاتی درباره اش بیابم که به زبان فارسی هیچ نبود. فارسی زبانان هر چه نوشته بودند راجع به فیلم یا کتاب بود، نه راجع به خود گِیشا، بعد از خواندن چند سایت و وبلاگ انگلیسی تازه فهمیدم ماجرا چیست و گِیشا کیست و اینکه گِیشا ها فیلم و کتاب را به عنوان معرفی فرهنگ گیشا قبول ندارند و معتقدند کتاب خیلی با نگاه غربی نوشته شده و چیزی نیست که در فرهنگ واقعی ژاپن وجود دارد.
تصمیم گرفتم به جای اینکه راجع به فیلم بنویسم ، چکیده ای از یافته هایم را در این باره منتقل کنم تا اگر کسی مثل خودم دنبال یک مطلب خلاصه در این باره بود، اینجا آنرا بیابد.

گِیشا یا گِی شا ( با کسر گ ) در فرهنگ ژاپن عبارت است از زنی که در مراسم تفریحی سنتی مردان ژاپنی مانند مهمانی چای ، به سرگرم کردن مهمانان می پردازد و برای این کار سالها تعلیم می بیند.
گیشا ها که قدمتی 200 ساله دارند ، از کودکی در گیشا خانه ( اوکیا ) آئین گیشایی را آموزش می دیدند که عبارت بوده از : رقص سنتی ژاپن، نواختن ساز و دانستن موسیقی سنتی ، پذیرایی با چای، گل آرایی ، شعر خوانی و دانستن ادبیات برای خوش بیانی.
معمولاً یک نوآموز، پادوی یک گیشای حرفه ای می شود و پس از مدتی به یک گیشای در حال تعلیم ( مایکو ) تبدیل می گردد. که آرایش و لباسش با گیشای حرفه ای فرق می کند.
لباس گیشا کیمونو است و رنگ و نقوش کیمونویی که یک گیشا می پوشد با فصل و با سن گیشا تغییر می کند. کیمونو جزو گرانترین پوشیدنی های دنیاست و ساخت هرکیمونو که از ابریشم خالص است دو تا سه سال طول می کشد و قیمت آن از ده تا پنجاه هزار دلار در نوسان است.
صورت گیشا کاملاً سفید و لبانش کاملاً قرمز است و صورتی عروسکی دارد که اجزایش به طور اغراق شده ، نمایان شده اند.
در سال 1920 حدود هشتاد هزار گیشا در ژاپن وجود داشته که این مقدار امروز به حدود ده هزار عدد رسیده.
تمرکز گیشا خانه ها امروزه در کیوتو است و هر کس مهمانی یا گردهمایی خاصی دارد باید به گیشا خانه برود و درخواست گیشا برای مهمانی اش کند، قیمت گیشا ها بر اساس توانایی هایشان متفاوت است.
گیشا بودن در فرهنگ ژاپن شغل با احترام و با ارزشی است و اشتباه گرفتن آن با فاحشگی ، پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمده ، در آن دوران فاحشگان برای جلب مشتریان آمریکایی ، مانند گیشا ها آرایش می کردند و خودشان را گیشا می نامیدند ، به همین خاطر در فرهنگ غرب نام گیشا با تن فروشی پیوند خورد و همچنان این دیدگاه وجود دارد.
یک گیشا نباید ازدواج کند یا اگر کرد باید از شغلش کناره بگیرد، او هیچ وقت برای پول تن فروشی نمی کند ولی گاهی خارج از نام و سلوک گیشا با مشتریانش رابطه جنسی برقرار می کند که این رابطه ای شخصی است ولی چون این مشتریان از طریق مهمانی هایی که گیشا در آنها اجرای برنامه کرده ، با او ارتباط برقرار می کنند، همیشه این بحث وجود داشته و دارد که این کار، فاحشگی با روشی سنتی است ولی در فرهنگ و سنت ژاپن این نگاه وجود ندارد و این نگاه ، نگاهی غربی است.
گیشا همچنین می تواند برای خود یک حامی داشته باشد ( دانا ) که معمولاً مرد ثروتمندی است که او را از لحاظ مالی تحت پوشش می گیرد و گاهی رابطه عاطفی و جنسی بین آنها ایجاد می شود که نوع و پیچیدگی این رابطه و جایگاه آن در زندگی یک گیشا ، حتی برای بسیاری از ژاپنی ها نا شناخته است.بسیاری از گیشاها کتاب و فیلم خاطرات یک گیشا را کاملاً تخیلی می دانند و معتقدند و این کتاب باعث از بین بردن ارزش والای گیشا در میان غربیان شده و بسیاری از ظرایف معنوی زندگی یک گیشا را منتقل نکرده است.
لینک زیر اطلاعات کاملتری در همین باره دارد:
2 Comments:
Anonymous ناشناس said...
چه فرقي ميكنه همه اين هنر ها و ظرافتها براي سرگرمي مردان و اشراف جامعه شان بوده
درست مثل صورتشون عروسكي براي ميزباني مهماني هاي

Blogger Aram Ghagouri said...
ممنون
من هم بعد از خواندن این کتاب بسیار کنجکاو شدم بیشتر در موردشان بدونم