پژمانبلاگ
پنجشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۵

فیلم " تصادف " را دیدم ، دو بار با فاصله یک روز، نمیدانم اگر این فیلم اسکار بهترین فیلم را نمی گرفت و اینهمه سروصدا نمی کرد، اصلاً می دیدمش یانه، مدتها بود که چشمم به دی وی دی اش می افتاد ولی قبل از اسکار هیچ وقت تحریک نشده بودم کرایه اش کنم، طراحی جلد و هنرپیشه ها و کارگردان هیچکدام برایم تحریک کننده نبود، ولی امروز خوشحالم که آنرا دیدم.
" تصادف" فیلمی است که به موضوع انسانیت در روابط اجتماعی می پردازد، زندگی دوازده سیزده آدم معمولی و غیر معمولی که در لس آنجلس زندگی روزمره خود را می گذرانند و گاهی از هم بدشان می آید و گاهی یکدیگر را دوست دارند. مشکلات مهاجرین ، تبعیض نژادی و بسیاری نکات کوچک اجتماعی ، بسیار زیبا کنار هم چیده شده اند تا تو بعد از فیلم هم شدیداً درگیر روابط روزمره آدمهایی باشی که در فیلم دیدی.
باز هم نمی دانم تحت تاثیر تبلیغات شدیدی که برای فیلم شده از آن خوشم آمده یا اگر وقتی هیچ حرفی از این فیلم نبود هم از آن خوشم می آمد، دیگر الان یک پز روشنفکری است که راجع به فیلمی که همه منتقدین بزرگ راجع به آن نوشته اند، نظر بدهی، اگر راست می گفتم و جرات اظهار نظر داشتم ، باید اینها را شش ماه پیش می گفتم، همانطور که منتقد بزرگ آمریکایی راجر ابرت ، زمان اکران فیلم ، نه ماه پیش گفت این بهترین فیلم امسال آمریکاست.
ولی این را می توانم به عنوان نظر شخصی بگویم که از فیلم هایی که روابط آدمها را به سادگی بیان می کنند تا تو خود از میان آن روابط هر چه می خواهی بیرون بکشی ، به شدت خوشم می آید و به همین علت می توانم بگویم از فیلم چهارشنبه سوری بیشتر از تصادف خوشم می آید ، چون همین روند را دارد ولی کاملاً ایرانی ، روابط را در چهارشنبه سوری راحت تر لمس می کنم.
تصادف برای کسی که در جامعه امروز آمریکا به خصوص لس آنجلس زندگی می کند بسیار قابل درک تر است ولی همه می توانند از دیدنش لذت ببرند.
دوستان هالیوودی پورسانت تبلیغاتی ما یادشان نرود!