پژمانبلاگ
یکشنبه، آذر ۲۰، ۱۳۸۴
یک هفته با خبر بد
عجب هفته ای بود هفته پیش! سقوط خبرنگاران ، آلودگی بیش از حد ،تعطیلی عمومی، مرگ نوذری ، دقت کردید هر چند وقت یک بار سپلشک آید و زن زاید و مهمان عزیزی برسد!؟
از شخصیت نوذری خوشم نمی آمد ولی از کارش چرا، شنیدم که زمانی در یکی از جشنواره ها یک فیلم را با دو نفر دیگر به طور زنده دوبله می کرده، آن هم نه یک سانس ، از صبح تا شب !؟ الان کسانی که اینقدر عاشقانه کار کنند بسیار کم هستند در تمام رشته ها
داستان های هواپیما ادامه دارد و خواهد داشت ،کوتاهی ها کم نبوده ولی چیزی که از میان همه نارسایی ها توجهم را جلب کرد این بود که فقط مسافران هواپیما تحت پوشش بیمه بوده اند و به تعداد 84 نفر که تعداد سرنشینان معمولی بوده ، خلبان و کادر پرواز و بقیه که اضافه سوار شده اند همچنین خانه های ویران شده و کسانی که خارج از هواپیما مرده اند شامل بیمه نمی شوند
جمعه از سینما 4 فیلم حاجی واشنگتن را دیدم انتظامی هم راجع به فیلم خاطراتی گفت که شیرین بود
فلیکر همچنان در دوبی فیلتر است و من همچنان مشغول خواندن هری پاتر و جام آتش، اولین کتاب انگلیسی ام را هم شروع به خواندن کردم که همانا داوینچی کد یا رمز داوینچی است ، البته در ایران ترجمه شده ولی من هوس کردم اصلش را بخوانم ، خیلی کند پیش می رود چون احتیاج به دامنه لغاتی فراتر از معلوماتم دارد ولی بسیار لذت بخش است کتابی را بی واسطه مترجم خواندن حتی اگر روزی دو صفحه باشد، البته هر چه جلو می روم به طور طبیعی سرعت خواندنم هم بیشتر می شود