پژمانبلاگ
یکشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۶
شیوه رانندگی، نشانی از انرژی های درونی
قبلاً نوشته ام که نماد های ظاهری هر کس، نشان از عمق سلیقه و لایه های درونی شخصیتش دارد و با کمی توجه و آزمون خطا می توانیم فرمول هایی را برای خودمان در ذهن درست کنیم و بر اساس آن فرمول ها، آدمها را دسته بندی و با درصد بالایی قضاوت کنیم. فرم کفش، فرم ساعت، زنگ موبایل و عطر و اودکلن از این قبیل نماد های بیرونی است که هر کدام گوشه ای از کلیات شخصیت پیچیده هر کس را عیان می کند.
نکته دیگری که دو سه سالی است به آن دقت می کنم و در حال نتیجه گیری درباره آن هستم، نوع رانندگی آدمهاست. با دقت کردن به رانندگی چند نفر که می شناسم دارم به این نتیجه می رسم که شیوه رانندگی هر کس ، کاملاً متناسب و آشکار کننده شیوه ای است که شخصیت درونی اش زندگی را پیش می برد.

کسانی که حوصله ترافیک را ندارند و در مواجهه با ترافیک سنگین، مدام دنبال سوراخی برای فرار از آن هستند، دقیقاً در زندگی هم همین رفتار را بروز می دهند، حوصله صبر و جلو رفتن نرمال خط زندگی را با موانعش ندارند، معمولاً در حال پریدن از شاخه ای به شاخه دیگرند در نهایت هم همزمان با آنکه در ترافیک بوده به مقصد می رسند ولی با استرس بیشتر و اینکه احتمال تصادف و خسارت هم در این مورد زیاد است.

آنهایی که در خیابانی کوچک، پر گاز و با شتاب رانندگی می کنند، در کار و زندگی هم شتابی بیهوده دارند، خیابان همان است و مسیر همان، زودتر و دیرتر رسیدن هم تاثیری در نتیجه ندارد، فقط حرصی در آن فشار روی گاز هست که از آن، صدای دندان قروچه می آید و چشمها حریص می شوند.

آنها که با احتیاط زیاد، همیشه آرام و در حاشیه می روند در زندگی هم همیشه در حاشیه اند و احتیاطشان، مانعی می شود برای پیشرفت، همیشه همه درحال سبقت گرفتن از آنها هستند.

جالب اینجاست که آدمهای به ظاهر آرامی را می شناسم که وقتی در ماشینشان نشسته ام رانندگی پر استرسی داشته اند و این نشان از درون پر آشوب و پر استرسی است که در روابط روزمره کنترل شده ولی در رانندگی نمی تواند آنرا کنترل کند و به عبارتی اینجاست که راننده دستش را رو می کند. رانندگی عملی است که نمی توان در آن تظاهر کرد. کسی که از ترافیک زجر می کشد نمی تواند دو ساعت پشت ترافیک بماند و خودش را آرام نشان دهد.

البته در همه ما درجه ای از صبر و آرامش و همینطور آشوب و استرس هست که در رانندگی هم همان درجه را نشان می دهیم ولی نکته جالب خالص بودن و غیرقابل پنهان کردن این نماد است.
این را هم بگویم که هنوز در حال آزمون و خطا در این مورد هستم ولی خیلی نتایج جالبی تا به حال گرفته ام. از طرف دیگر بیشتر مثالهایی که روی آنها فکر کرده ام مربوط به آقایان است، در خانمها استثنائات جالبی در این مورد هست که به راحتی قابل شناخت نیست، چون شخصیت زن پیچیده تر از شخصیت مرد است. خانمها این توانایی را دارند که فرمولهای بالا را به طور حیرت انگیزی به هم بریزند چون از طرفی این قابلیت را هم دارند که لایه ها و احساسات متضاد درونی شان را جایگزین یکدیگر کنند و به همین خاطر شناخت درون خانمها از فرم رانندگی شان کاری بسیار دشوارتر و پر اشتباه تر از آقایان به نظر می رسد.
شنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۶
PaintJam
این اعجوبه رو تازه کشف کردم، یک کم طولانیه ولی اگه تا به حال ندیدید از دیدنش پشیمون نمیشین.


سه‌شنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۶
Dubai Marathon
بالاخره تصمیمم را گرفتم و در مسابقه ده کیلومتر دوبی که همزمان با مارتن دوبی برگزار می شود ثبت نام کردم، با توجه به پنج ماه تمرین و یکماهی که پیش رو دارم ، در خودم می بینم که این مسافت را بدوم، اصلاً هم قصد مقایسه با دیگران را ندارم، هدف فقط ایجاد انگیزه است برای خودم، طبق آماری که از سالهای پیش به دست آوردم اگر با توان حال حاضرم بدوم و توان عمومی شرکت کنندگان در حد دو سال گذشته باشد، رتبه ام بین هزار تا هزار و دویست خواهد شد ولی انرژی جمعی فوق العاده ای در چنین مسابقات پر شرکت کننده هست که فرصت دریافت آن کمتر پیش می آید کل قضیه برای خودم یک چالش روانی است.

آنهایی که اهل دویدن حرفه ای و آماتور هستند می توانند برای لذت بردن از فضای مسابقه به این سایت مراجعه و تا پنج روز دیگر برای ماراتن دوبی یا ده کیلومتر و یا چهار کیلومتر ثبت نام کنند متاسفانه من این خبر را دیر می نویسم و زمان ثبت نام حضوری تمام شده.
ماراتن دوبی امسال از نظر جایزه نقدی گرانترین ماراتن تاریخ است و مجموع جوایزش به یک میلیون دلار می رسد. تاریخ ماراتن 18 ژانویه و ساعت شروع آن هفت و نیم صبح است و مسیر ده کیلومتر از همان استارت در ساعت ده و نیم آغاز می شود. مسیر آن از پارک زعبیل آغاز و بعد از پیمودن کل خیابان جمیرا تا انتها به صورت رفت و برگشت دوباره به پارک زعبیل ختم می شود مسیر ده کیلومتر و چهارکیلومتر در خیابانهای اطراف پارک زعبیل است. هزینه ثبت نام برای ماراتن 80 دلار، ده کیلومتر 40 دلار و چهار کیلومتر 10 دلار و تشویق کردن مجانی است!.


برچسب‌ها:

دوشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۶
دو فیلم خوب در جشنواره دوبی

از فیلمهایی که امسال در جشنواره فیلم دوبی دیدم دو فیلم، قابل توجه و گیرا بودند که عبارت اند از " 4ماه، 3 هفته و 2 روز " و " لبه بهشت " که از دیدن هر دو بسیار لذت بردم.

"4ماه، 3 هفته و 2 روز" از کشور رومانی که برنده نخل طلای امسال جشنواره کن شد، فضایی سیاه و کمی آزار دهنده دارد. نبود موسیقی متن، ریتم کند و سکوت های طولانی ، بیننده را در عمق داستان میخکوب می کند، آنقدر که یادم می آید تمام فیلم دوربین روی دست حرکت می کند و باعث شده عدم تعادلی که در داستان وجود دارد در تمام صحنه ها به بیننده منتقل شود. داستان فیلم با استرس پیش می رود ولی تامل و تاکید روی بعضی صحنه ها استرس فیلم را کنترل کرده. بازی ها بسیار روان هستند و چند سکانس طولانی شاهکار دارد که با یک برداشت گرفته شده ، مدتها بود سکانس طولانی که چند بازیگر درگیر آن باشد و اینقدر روان پیش برود ندیده بودم، در این فیلم دو سکانس اینگونه هست که به راحتی فراموش نخواهم کرد.
با توجه به اینکه دیروز اعلام شد که این فیلم جزو پنج کاندیدای دریافت جوایز گلدن گلوب در رشته فیلمهای خارجی است، پیش بینی اینکه در اسکار هم حضور داشته باشد چندان دور از ذهن نیست.

" لبه بهشت " فیلمی از سینمای آلمان و به کارگردانی یک ترک مهاجر آلمانی است. نود درصد دیالوگ های فیلم به زبان ترکی است و داستان فیلم همان داستانی است که من همیشه از روایت آن لذت می برم، آدمهایی که بدون آنکه خودشان بدانند در نقاطی از زندگی به هم مربوط شده اند، زنجیره ای از اتفاقات مستقل که وقتی از دورتر به آن نگاه می کنی به صورت یک مجموعه واحد در می آید و در نهایت.... همه به هم مربوطیم.
لبه بهشت فیلمنامه ای بسیار قوی و گیرا دارد و خیلی هوشمندانه روایت شده، فیلم در سه اپیزود بیان می شود که داستان هر اپیزود با دو اپیزود دیگر ارتباط دارد و لحن بیان فیلم آنقدر جذاب است که مهلت نمی دهد ساعتت را در زمان دو ساعته فیلم نگاه کنی.
اینگونه فرم روایت چند سالی است که در سینمای جهان تکرار می شود و هنوز هم جذابیتش را از دست نداده، بعید نمی دانم این فیلم هم جزو پنج کاندیدای اسکار فیلم خارجی امسال باشد.

اگر دنبال دیدن فیلمهای متفاوتی از سینمای غیر هالیودی هستید، دیدن هر دو فیلم بالا را هر وقت و هر طور که به دستتان رسید توصیه می کنم. داستان هر دو فیلم به گونه ایست که امکان دیدن قانونی آن در شبکه رسانه ای فعلی ایران غیر ممکن است، به همین خاطر خوشبختانه نه تلویزیون و نه شبکه ویدیویی به جان این دوفیلم نخواهند افتاد تا تکه پاره اش کنند، آنها که ایران هستند می توانند با خیال راحت دنبال نسخه های خارجی آن باشند.

برچسب‌ها:

دوشنبه، آذر ۱۲، ۱۳۸۶
4th Dubai International Film Festival
فسیتوال فیلم دوبی فیلم ها و برنامه نمایش آنها را اعلام کرد و فروش بلیط هم از پنجشنبه پیش آغاز شد.
امسال غیر از سینه استار امارات مال و تئاتر مدینت جمیرا، گراند سینه پیلکس کنار وافی هم به جمع نمایش دهندگان فیلمها پیوسته و بلیط هم در همه مکان های بالا به فروش می رود.
فایل پی دی اف برنامه نمایش فیلمها اینجاست.
سایت خرید آنلاین بلیط هم اینجاست. البته اگر تعداد بالا می خواهید خرید کنید بهتر است از گیشه ها بخرید تا از تخفیف های ویژه برخوردار شوید.

برای دیدن مشخصات فیلمها باید وقت بگذارید و به سایت مراجعه کنید.من بعد از خواندن مشخصات فیلمها، اینها را برای دیدن انتخاب کردم. نام فیلمها را با نام کشور سازنده فیلم می نویسم.

Night Shadow( Switzerland,Algeria), A Thousand years of Good prayers( USA ), Flight of the Red Balloon ( France ), 4months 3 weeks and 2 days ( Romania ), The Edge of heaven ( Germany )

از ایران دو فیلم " حافظ " ساخته ابوالفضل جلیلی و " آن سه " ساخته تقی نعمتی شرکت دارند که ساعت نمایش هیچکدام به اوقات بیکاری یا کم کاری من نمی خورد. احتمالاً غیر از فیلمهای بالا فیلمهای خوب دیگری هم در جشنواره هستند از جمله فیلم " پارانوید پارک " ساخته گاس ون سانت که من آنرا هم نمی رسم ببینم.

از جزئیات هر فیلم بعد از دیدن آن خواهم نوشت.

برچسب‌ها:

شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۶
کنسرت شجریان در دوبی لغو شد
همانطور که درصدی را برای این خبر پیش بینی می کردم، امروز خبر رسید که کنسرت آقای شجریان در دوبی لغو شد.
دلایل لغو این کنسرت هر چه اعلام شود مهم نیست، مهم این است که این برنامه به مرحله اجرا نرسید. اتفاقی که شاید بر لغو این کنسرت تاثیر گذاشته باشد، این است که امسال به طور تصادفی بزرگترین عید کشور امارات یعنی عید قربان با شب یلدای ایرانی ها همزمان شده و همین موضوع شاید حساسیت هایی را برای اماراتی ها به وجود آورده باشد، کما اینکه بر خلاف هر سال هنوز خبری از تبلیغ کنسرت های لس آنجلسی هم نیست. از طرف دیگر محل برگزاری کنسرت شجریان که دانشگاه آمریکایی دوبی بود، از اول خیلی انتخاب عجیبی به نظر می رسید و با توجه به خبری که در سایت دل آواز آمده گویا در صدد تغییر محل کنسرت بوده اند که چون مثل بیشتر کارهای وطنی به دقیقه نود رسیده، به سرانجام نرسیده است.
من در امارات خبر دیگری هم مبنی بر جلوگیری پلیس امارات از برگزاری این کنسرت به دلیل عدم امکان برقراری امنیت به گوشم خورد که چون فقط از یک منبع شنیدم، درستی این خبر کاملاً مورد تائیدم نیست و در نهایت هم این مهم نیست که به چه دلیل کنسرت لغو شد، مهم اینجاست که بعد از مدتها که نود درصد کار جلو رفته بود و بلیط ها هم چاپ شده بود، کار به اجرا نرسید و من فقط این نتیجه قطعی را می گیرم که " هنوز وقتش نرسیده است"

برچسب‌ها: